تکــــــمله

دَلقِ ما بود که در خانه‌ی خَمّار بماند

تکــــــمله

دَلقِ ما بود که در خانه‌ی خَمّار بماند

طبقه بندی موضوعی

شوق های فروخورده

چهارشنبه, ۱۸ مرداد ۱۳۹۶، ۰۲:۴۷ ق.ظ

#روز_چهارم

از این پر حرفی هایم خسته می شوی؛ می دانم. ولی کمتر وقت می شود که دوتایی بنشینیم کنار هم و برایت حرف هایم را بزنم.خودت بهتر از من می دانی، آدمی نیستم که غر هایم را نگه دارم.عاقبت حرفم را می زنم.برای همین است که باید بنشینم روبرویت وتوی چشم هایت نگاه کنم و همه حرف ها را یک جا بیرون بریزم؛  تنها راه چاره ام همین است!و تو می شنوی. کلمه به کلمه. تمام که می کنم شروع می کنی به حرف زدن. دوباره وسط حرف هایت می پرم و پر حرفی می کنم. و تو برای من تجلی صبر در کالبد انسانی هستی. از همین حرف های کوچک من بگیر تا بدترین اتفاقات روزگار. بگذریم. اینجا جای نوشتن خیلی از چیزها نیست. نوشتم تا این شوق فرو خورده را کمی هضم کنم! شوقی که فقط بعد از صحبت با تو حاصل می شود.

باشد ذخیره برای روز مبادا

پ.ن:هر چه گفتیم جز حکایت دوست/در همه عمر از آن پشیمانیم

پ.ن2:یا راد ما قد فات

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۹۶/۰۵/۱۸
  • ۱۰۶ نمایش
  • حاج باقر

روز نوشت

چله نویسی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی