ترس
سه شنبه, ۲۹ مهر ۱۳۹۳، ۱۰:۲۷ ب.ظ
می ترسم.از قبل از تاسیس این وبلاگ هم می ترسیدم. می ترسیدم که مثل وبلاگ قبلی روزی زمین گیر بشود. یادداشت نویسی های روزانه ام را هم به زور نگاه می کنم. یک جور هایی خجالت می کشم. نمی دانم چرا!؟ ولی بیشتر از همه چیز از خودم توقع دارم که پای کاری که شروع کرده ام بایستم. و ننوشتن برای من یعنی نایستادن!
اصلا بنا می کنم همین طوری بیایم برای دل خودم بنویسم. چرک نویس کردن از قبل نمی خواهد. ساده و بی تکلف هم من راحت ترم هم تو!
پ.ن:تو کیستی که من اینگونه،بی تو بی تابم!
- ۹۳/۰۷/۲۹
- ۱۷۳ نمایش